STORIES for CHILDREN by Sister Farida(www.wol-children.net) |
|
Home عربي |
Home -- Farsi -- Perform a PLAY -- 072 (Sensation on the sea) This page in: -- Albanian -- Arabic? -- Armenian -- Aymara -- Azeri -- Bengali -- Bulgarian -- Cebuano -- Chinese -- English -- FARSI -- French -- Fulfulde -- German -- Greek -- Guarani -- Hebrew -- Hindi -- Indonesian -- Italian -- Japanese -- Kazakh -- Korean -- Kyrgyz -- Macedonian -- Malayalam? -- Platt (Low German) -- Portuguese -- Punjabi -- Quechua -- Romanian -- Russian -- Serbian -- Slovene -- Spanish-AM -- Spanish-ES -- Swedish -- Swiss German? -- Tamil -- Turkish -- Ukrainian -- Urdu -- Uzbek
!نمایش نامه ها – برای دوستانتان اجرا کنید 27. احساس بر روی دریایک هیجان بر روی دریای جلیل! پطرس: "من درباره ی عیسی هیجان زیادی دارم. به سختی می توانم آن را باور کنم: فقط با پنج قرص نان و دو ماهی 0005 نفر و زن و فرزندانشان را سیر کرد- و همگی تا آنجا خوردند که حسابی سیر شوند." یکی از شاگردان: "دیدی چقدر هم اضافه ماند؟ خیلی بیشتر از چیزی بود که با آن شروع کرده بود." پطرس: "فوق العاده است، او می تواند کم را زیاد کند." عیسی، پسر خداوند منحصر بفرد است. او می تواند کم را زیاد کند. مردم تحت تاثیر این معجزه قرار گرفته بودند و عصر به خانه های خود برگشتند. سپس عیسی وارد مکالمه ی شاگردان شد. عیسی: "سوار قایق شوید و به سمت دیگری بروید." او سوار قایق نشد، بلکه برای دعا کردن بر بالای کوهی رفت. شاگردان شب را بدون عیسی در دریا پارو زدند. ناگهان طوفانی شروع شد. ماهیگیران بادبان ها را پایین کشیدند. اولین موج درون قایق رفت. چه می شد اگر عیسی در این موقیت ترسناک با آنها بود. آنها ترسیده بودند و فریاد می زدند. ولی بعد اوضاع بدتر شد. پطرس: "آنجا، می بینید؟ یک روح!" یکی از شاگردان: "دیگر نمی توانم تحمل کنم." چیزی سفید مستقیم از آب به سمت آنها آمد. شاگردان فریاد کشیدند. ولی آن روح نبود. عیسی: "جرات داشته باشید، منم! نترسید!" شاگردان این صد ا را تشخیص دادند. عیسی بود. پطرس نخستین کسی بود که جرات حرف زدن پیدا کرد. پطرس: "خداوند عیسی، اگر واقعا شما هستید به من دستور دهید تا بر روی آب پیش شما بیایم." عیسی: "بیا!" شگفت انگیز است! پطرس از قایق بیرون رفت و بر روی آب به طرف عیسی براه افتاد. تا زمانی که به عیسی نگاه می کرد همه چیز به خوبی پیش می رفت. ولی وقتی به موج ها نگاه کرد، شروع به غرق شدن کرد. پطرس: "خداوندا، مرا نجات بده! کمکم کن!" عیسی دست خود را دراز کرد و پطرس را گرفت و نجات داد. عیسی، پسر خدا، منحصر به فرد است- او نجات می دهد! عیسی: "به من اعتماد کن. تمام قلبت را به من بده." پطرس همراه عیسی به درون قایق برگشت. طوفان آرام شد و باد ایستاد. همه در مقابل عیسی زانو زدند و در مقابل این خداوند بی نظیر تعظیم کردند. پطرس: "تو پسر خدا هستی!" عیسی، پسر خدا منحصر بفرد است. هیچ چیز برای او غیرممکن نیست. او از شما نمی خواهد که بر روی آب راه بروید بلکه هر کجا که می روید همراه او باشید. او همیشه راهنمایی تان کرده و به شما کمک می کند. افراد حاضر: راوی، پطرس، یکی از شاگردان، عیسی ynamreG FEC :thgirypoC © |