STORIES for CHILDREN by Sister Farida

(www.wol-children.net)

Search in "Farsi":

Home -- Farsi -- Perform a PLAY -- 083 (Daniel's test 1)

Previous Piece -- Next Piece

!نمایش نامه ها – برای دوستانتان اجرا کنید
نمایش نامه ها جهت اجرای کودکان

38. امتحان دانیال 1


پادشاه بزرگ نَبوْكَدْنَصَّر شهر اورشلیم را محاصره و فتح کرده بود. موقعیت برای یهودیان ناامیدکننده بود. خداوند کاری کرده بود که شاه یهُویاقیم‌ اسیر شود. او خدایان دروغین را می پرستید که نمی توانستند به او کمک کنند. دشمن گنج های شهر را برده بود و آنها حتی از معبد هم دزدی کرده بودند.

پادشاه نبوکدنصر: "آشپناز، من اسراییلی های جوانی می خواهم تا به من خدمت کنند. باهوشترین و قوی ترین هایشان را بیاور. مردان جوان خوش چهره."

زندانی ها بیشتر از 006 مایل راه رفتند. دانیال و دوستانش نیز در میان آنها بودند. آنها سرانجام به شهر بزرگ بابل رسیدند. در قصر پادشاه چه چیز برای آنها وجود داشت؟ آنها می بایست از همه ی دستورها اطاعت می کردند. و هیچ حق و حقوقی نداشتند. ولی دانیال و دوستانش اراده ی قوی داشتند که به خداوند وفادار بمانند.

آیا شما هم همینطور هستید؟ و همیشه در خانه و مدرسه، با دوستانتان در زمین فوتبال به او وفادار می مانید؟ خداوند ارزش وفاداری را دارد!

به زودی دانیال و دوستانش با آزمون اول روبرو شدند. پادشاه دستور سه سال را به زندانیان داد. آنها می بایست زبان بابلی را به همراه درس های بسیار دیگری یاد می گرفتند. از سفره ی پادشاه، فقط هر چیزی که جلویشان بود را می توانستند بخورند.

دانیال: "حنانیا، اگر در این غذا از قوانین خداوند استفاده نشده باشد، نباید از آن بخوریم."

حنانیا: "آیا فکر می کنی بتوانیم غیر از این چیزی برای خوردن پیدا کنیم؟"

دانیال: "من را ببخش، ولی ما نمی توانیم از سفره ی پادشاه بخوریم."

آشپناز: "پادشاه این را برای شما سفارش داده است. اگر من برای شما فرق بگذارم و شما بدتر از بقیه باشید، پادشاه مرا خواهد کشت."

دانیال: "لطفا بگذارید ما اینکار را به مدت ده روز انجام دهیم. به ما سبزیجات و آب بدهید، و سپس ما را با بقیه مقایسه کنید و ببینید که آیا باید ادامه بدهیم یا نه."

مباشر موافقت کرد. و انجیل نتیجه را به این شکل تفسیر می کند:

"در پایان ده روز، حال دانیال و دوستانش از بقیه بهتر بود."

بنابراین مباشر اجازه داد تا آنها همچنان سبزیجات خورده و آب بنوشند.

دانیال قوی بود. او به خداوند وفادار ماند و به همین خاطر پاداش گرفت. پس از سه سال، پادشاه خواست که زندانیان را آزمایش کند. و دانیال و دوستانش از همه بهتر بودند!

پادشاه نبوکدنصر: "این مردان جوان ده برابر باهوش تر از همه ی معلمانی هستند که در فرمانروایی من وجود دارند. من می خواهم که اینها برای من کار کنند."

ولی کمی بعد از این، زندگی آنها در خطر افتاد.

در نمایش بعدی آن را برایتان خواهم گفت.


افراد حاضر: راوی، نبوکدنصر، دانیال، حنانیا، آشپناز

ynamreG FEC :thgirypoC ©

www.WoL-Children.net

Page last modified on August 06, 2024, at 08:22 AM | powered by PmWiki (pmwiki-2.3.3)