Home
Links
Contact
About us
Impressum
Site Map


YouTube Links
App Download


WATERS OF LIFE
WoL AUDIO


عربي
Aymara
Azərbaycanca
Bahasa Indones.
বাংলা
Български
Cebuano
Deutsch
Ελληνικά
English
Español-AM
Español-ES
فارسی
Français
Fulfulde
Gjuha shqipe
Guarani
հայերեն
한국어
עברית
हिन्दी
Italiano
Қазақша
Кыргызча
Македонски
മലയാളം
日本語
O‘zbek
Plattdüütsch
Português
پن٘جابی
Quechua
Română
Русский
Schwyzerdütsch
Srpski/Српски
Slovenščina
Svenska
தமிழ்
Türkçe
Українська
اردو
中文

Home -- Farsi -- Perform a PLAY -- 022 (Chariot of fire to heaven 7)

Previous Piece -- Next Piece

!نمایش نامه ها – برای دوستانتان اجرا کنید
نمایش نامه ها جهت اجرای کودکان

22. ارابه آتش به سمت آسمان 7


آیا جستجوی بزرگ برای پیدا کردن الیاس را به یاد می آورید که اخیرا برایتان تعریف کردم؟ ناپدید شدنش مانند یک معما باقی ماند.

راوی: "الیشا، تو بهترین دوستش بودی. آیا تو می دانی الیاس کجاست؟"

الیشا: "بله، می دانم."

راوی: "به نظر خوشحال می آیی. من خیلی کنجکاوم."

الیشا: "من بخوبی یادم می آید که الیاس قبل از رفتن شنل خود را در آورد. من تصمیم گرفتم با او بروم. او نمی خواست که من بیایم، ولی نگذاشتم که او مرا منصرف کند. در راه ما چندین پیامبر را دیدیم که از ما پرسیدند: آیا می دانید که امروز آخرین روزی است که الیاس با شما خواهد بود؟"

راوی: "آیا وقتی اینرا شنیدید ناراحت شدید؟"

الیشا: "من اینرا می دانستم و به آنها گفتم که نباید به کسی چیزی بگویند. ما به سمت شرق ادامه دادیم. زمانیکه به اردن رسیدیم، هیچ پلی در اطراف ندیدیم. سپس الیاس شنلش را در آورد و به هم گره و به آب ضربه زد. تصور کنید! رود از وسط به دو قسمت تقسیم شد و ما از روی زمین حشک رد شدیم."

راوی: "واقعا؟"

الیشا: "بله، من آنجا بودم! من تحت تاثیر بزرگی خدا و قدرتش قرارگرفتم و اینکه چنین معجزه هایی را از طریق انسان های ضعیف انجام می دهد.
در راه در باره ی خداوند صحبت می کردیم. و آنگاه چیز بسیار عجیبی اتفاق افتاد. از سمت آسمان ارابه ای از آتش با اسب هایی آتشین آمدند. من با دهانی باز از تعجب دیدم که الیاس سوار بر ارابه به سمت ملکوت نامریی خداوند رفت. صدایش کردم، ولی دیگر هیچ وقت او را ندیدم. خداوند الیاس را به این شکل باشکوه به ملکوت برد."

راوی: "و به همین خاطر هیچ وقت، هیچ کسی نتوانست او را پیدا کند. الیاس، سپاسگزاریم که جواب پرسش های ما را دادی. معما حل شد."

معمولا، مرگ پایان زندگی ما در این دنیاست.

الیاس پیش خداست، چرا که با خدا زندگی می کرد. انجیل در جای دیگری هم این را می گوید: هر کسی پسر را داشته باشد، پدر را نیز دارد. هر کسی که پسر خداوند را ندارد حیات نخواهد داشت.

در داستان بعدی به شما خواهم گفت که پترس چگونه حیات خود را با عیسی را آغاز می کند.


افراد حاضر: راوی، الیاس، الیشا

ynamreG FEC :thgirypoC ©

www.WoL-Children.net

Page last modified on August 02, 2024, at 04:10 PM | powered by PmWiki (pmwiki-2.3.3)