STORIES for CHILDREN by Sister Farida(www.wol-children.net) |
|
Home عربي |
Home -- Farsi -- Perform a PLAY -- 113 (Can your God do everything) This page in: -- Albanian -- Arabic? -- Armenian -- Aymara -- Azeri -- Bengali -- Bulgarian -- Cebuano -- Chinese -- English -- FARSI -- French -- Fulfulde -- German -- Greek -- Guarani -- Hebrew -- Hindi -- Indonesian -- Italian -- Japanese -- Kazakh -- Korean -- Kyrgyz -- Macedonian -- Malayalam? -- Platt (Low German) -- Portuguese -- Punjabi -- Quechua -- Romanian -- Russian -- Serbian -- Slovene -- Spanish-AM -- Spanish-ES -- Swedish -- Swiss German? -- Tamil -- Turkish -- Ukrainian -- Urdu -- Uzbek
!نمایش نامه ها – برای دوستانتان اجرا کنید 311. آیا خدای تو قادر به انجام هر کاری استکاترین: "جودی، من 52 دلار به دست آوردم. هیچکس نمی دانست که من دعا کردم پولی داشته باشم تا به مبلغ ها مسیحی بدهم." جودی: "منظورت چیه؟" کاترین: "من هر وقت اجازه داشته باشم، مقداری پول به خاطر خدا برای کارهای بشارتی می دهم. الان می خواهم یک عروسک بخرم و آن را در جعبه ای بگذارم که برای کریسمس به چین می رود. تو هم با من می آیی؟" جودی: "حتما!" در اسباب بازی فروشی، آنها تصمیم گرفتند عروسکی با موهای بلند طلایی و پیراهن زیبای آبی بخرند. بعد از دعا، کاترین و جودی یکراست پیش خانم هارتمن رفتند. (صدای زنگ در، و باز شدن در) کاترین: "روز بخیر خانم هارتمن! این برای بسته ی کریسمس است." خانم هارتمن: "اوه متاسفم، ولی آن جعبه در حال حاضر بسته شده است." کاترین: "اوه نه! ولی این عروسک حتما باید به چین برود. این کار باید انجام شود. عیسی به من پول داد تا آن را بخرم." زمانی که خانم هارتمن دید که دخترک چقدر جدی است، در جعبه را باز کرد. کاترین: "خیلی متشکرم خانم هارتمن. خداوند حتما برای آن هدفی دارد." انگار خواهر روت درست حدس زده بود! او یک مبلغ در چین بود و به یک دختر جوان، آلمانی یاد می داد. آدینا در یادگیری زبان های مختلف استعداد زیادی داشت. ولی او هرگز درباره ی خدای زنده که معجزه می کند و او را خیلی دوست دارد چیزی نشنیده بود. آدینا: "آیا خدای شما هر کاری می تواند انجام دهد؟" خواهر روت: "بله، هیچ چیز برای او غیرممکن نیست." آدینا: "پس او باید برای کریسمس برای من یک عروسک با لباس آبی بفرستد. لطفا این را به او بگویید!" خواهر روت حتی تصورش را هم نمی کرد که خداوند چطور این آرزو را برآورده می کند. و وفتی که او در جعبه را باز کرد و جواب دعا را با آن عروسک دید شگفت زده شد. این اصلا اتفاقی نبود. خواهر روت: "سپاس گذارم خداوند عیسی. تو زنده هستی و واقعا می توانی هر کاری انجام دهی." او آن عروسک را با یسته بندی زیبایش برای آدینا برد. خواهر روت: "بگیر آدینا، خداوند عیسی این را برای تو فرستاده است." (صدای خش خش کاغذ) آدینا: "خیلی زیباست! این درست همان عروسکی است که می خواستم." او با خوشحالی در خانه بالا و پایین می پرید. ولی ناگهان جدی شد. آدینا: "خواهر روت، عیسی می تواند هر کاری بکند. من به او ایمان دارم چون آروزی مرا برآورده کرد. خداوند عیسی، به زندگی من بیا و قلبم را پاک کن. من می خواهم که 001% متعلق به تو باشم. آمین." شادی حقیقی کریسمس وارد فلب آدینا شد. عیسی می تواند هر کاری انجام دهد. و آدینا این را به خیلی ها گفت. افراد حاضر: راوی، کاترین، جودی، خانم هارتمن، آدینا، خواهر روت ynamreG FEC :thgirypoC © |