Home
Links
Contact
About us
Impressum
Site Map


YouTube Links
App Download


WATERS OF LIFE
WoL AUDIO


عربي
Aymara
Azərbaycanca
Bahasa Indones.
বাংলা
Български
Cebuano
Deutsch
Ελληνικά
English
Español-AM
Español-ES
فارسی
Français
Fulfulde
Gjuha shqipe
Guarani
հայերեն
한국어
עברית
हिन्दी
Italiano
Қазақша
Кыргызча
Македонски
മലയാളം
日本語
O‘zbek
Plattdüütsch
Português
پن٘جابی
Quechua
Română
Русский
Schwyzerdütsch
Srpski/Српски
Slovenščina
Svenska
தமிழ்
Türkçe
Українська
اردو
中文

Home -- Farsi -- Perform a PLAY -- 011 (Jesus is born)

Previous Piece -- Next Piece

!نمایش نامه ها – برای دوستانتان اجرا کنید
نمایش نامه ها جهت اجرای کودکان

11. تولد عیسی


(صدای پاهای چندین نفر)

فرستاده ی پادشاه: "ای مردم ناصره! جمع شوید و به دستور پادشاه گوش دهید! قرار است یک سرشماری انجام شود. هر کسی باید به شهر خود برگردد تا شمرده شود.

مطمئنا این خبر خوبی نیست. ولی پس از سرشماری می توانید به اینجا برگردید. از این قانون پیروی کنید! یادتان باشد: پادشاه سختگیر است."

همه ی مردم ناصره پریشان شدند. بسیاری از آنها ناراحت شدند. دستور پادشاه با برنامه ی زندگیشان یکی نبود ولی البته اراده خدا این چنین بود.

حتی مریم و یوسف مجبور شدند برای این سفر طولانی آماده شوند. یوسف از نسل داوود پادشاه بود و باید به زادگاهش، بیت اللحم بر میگشت. سفر می تواند خوب باشد ولی نه زمانی که باید 601 مایل را با پای پیاده بروی.

این سفر بخصوص برای مریم که اولین فرزندش را در شکم داشت سخت بود. او در آن زمان می دانست که مادر پسر خدا خواهد شد. به این دلیل که یک فرشته این خبر خوش را به او و یوسف دادده بود.

عیسی، نجات دهنده ی دنیا- این نقشه ی خداوند بود.

سفر به بیت اللحم انگار به هیچ وجه تمام نمی شد. 5 روز بود که آنها در راه بودند. مریم و یوسف هرگز به این سفر نمی رفتند، ولی چون دستور خداوند بود پیروی کردند.

در بیت اللحم آنها بسیار ناامید بودند.

صاحب مهمان خانه: "جا نداریم. همه ی اتاق ها پر هستند. بروید از جای دیگری بپرسید. بروید، در اینجا برای شما جایی نیست."

حتی در جاهای دیگر همه ی درها برویشان بسته بود.

سرانجام جایی در یک انبارغله پیدا کردند.

یک انبار غله در نقشه ی خدا.

و در آنجا، در نیمه های شب، یک معجزه رخ داد.

عیسی بدنیا آمد. مریم عیسی را بغل کرد، در پارچه پیچید و در آخور گذاشت.

نقشه ی خدا انجام شد.

تصور کنید، 007 سال پیش از چنین رویدادی، خداوند قول داده بود که مسیح موعود در بیت اللحم به دنیا خواهد آمد.

خداوند به اندازه ای مردم دنیا را دوست داشت که نقشه ی خود را عملی کرد و پسرش را به ما داد.


افراد حاضر: راوی، فرستاده ی پادشاه، صاحب مهمان خانه

ynamreG FEC :thgirypoC ©

www.WoL-Children.net

Page last modified on August 02, 2024, at 01:57 PM | powered by PmWiki (pmwiki-2.3.3)